نگاهی به فیلم شیرشاه، بازنمایی روایت هملت
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۴۱۱۳
فیلمسینمایی شیرشاه، به کارگردانی جان فاورو(Jon Favreau) بازنمایی از اثر کلاسیکی به همین نام است.
به گزارش ایسنا، بنابر اعلام گپ فیلم، این فیلم موزیکال را جف نیثنسون نوشته و سرمایهگذار اصلی آن والتدیزنی است. والت دیزنی در سالهای گذشته به بازسازی انیمیشنهای سالهای نه چندان دور خود پرداخته و به نوعی در کار خود موفق بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیل مینو درباره این فیلم نوشته است: «یکی از بهترین فیلمهای دیزنی، این فیلم طنین صدای شکسپیر را دارد. صحنهای از هملت و ریچارد سوم را به یادم میآورد.»
نکته قابل توجه درباره فیلم شیرشاه این است که گرچه به صورت انیمیشن ساخته شده اما رده سنی تماشاگرانش بالای ۱۲ سال است. این فیلم موزیکال با بودجه ۲۶۰ میلیون دلاری ساخته شد و در زمان اکرانش درآمدی ۱۶۵۷ میلیارد دلاری داشت.
اگر بخواهیم داستان شیرشاه را به طور خلاصه تعریف کنیم به شیر نوجوانی برخورد میکنیم که خودش را مسئول مرگ پدرش میداند. درست همانطور که هملت از مرگ پدر احساس پشیمانی و گناه میکرد. سیمبا، پسر موفاسا و سارابی است. موفاسا سلطان سرزمین گستردهای است و اسکار، برادرش نسبت به جایگاه او حسادت میورزد و در نهایت او را میکشد. سیمبا بدون آنکه از نقشه شوم اسکار با خبر باشد بازیچه دستش میشود. سیمبا پس از مرگ پدر توسط عمویش اسکار از زادگاه خود فرار میکند.
دوبله با کیفیت فیلم شیرشاه به زبان فارسی
برای تماشا و دانلود فیلم شیرشاه(Lion King) دوبله، میتوانید به سایت گپ فیلم مراجعه کنید. در نسخه اصلی شیرشاه، بازیگران و خوانندههای مطرحی چون دونالد گلاور، بیانسه و جیمز ارل جونز به جای شخصیتهای فیلم صحبت کردهاند. با این حال شما میتوانید از نسخه دوبله این فیلم لذت ببرید. گویندگانی چون منوچهر اسماعیلی، کیکاووس یاکیده، علی همت مومیوند، شایان شامبیاتی، الیزا اورامی، مریم رادپور، تورج نصر، مهوش افشاری و بیژن علیمحمدی به جای شخصیتهای فیلم شیرشاه صحبت کردهاند. مدیر دوبلاژ این فیلم امیرمحمد صمصامی است.
مهارت فنی در ساخت شیرشاه
بخش فنی تولید فیلمسینمایی شیرشاه از نقاط قوت آن به شمار میرود. جلوههای ویژه شیرشاه به قدری قوی است که بیننده را دچار سردرگمی میکند زیرا نمیتواند میان یک فیلم واقعی و انیمیشن تفاوتی قائل شود.
شیرشاه قدم تازهای برای دیزنی است تا دوباره همانند گذشته مهارت خود را در ساخت انیمیشن به رخ بکشد؛ اما نباید از یاد ببریم که شیرشاه هنوز هم یک انیمیشن است نه یک لایواکشن. از طرفی کارگردان فیلم، جان فاورو که پیش از این فیلم در سال ۲۰۱۶ از ابزارهای پیشرفته تکنولوژی استفاده کرده بود تا فیلم کتاب جنگل را بسازد،خوب میدانست بهرهگیری از فناوریها تا چه حد در ساخت فیلمش تاثیر میگذارد.
چیزی که شیرشاه را به اثری تماشایی تبدیل کرده و اصولا انیمیشنها برای تبدیل شدن به انیمیشنی پر مخاطب به آن نیاز دارند؛ شخصیتبخشی به حیوانات و اجسام است. در شیرشاه، احساسات انسانی به حیوانات بخشیده شده و سیمبا را نه به عنوان حیوانی در جنگل، بلکه با روح انسانیاش میبینیم. با اینکه تماشای شخصیتهای شیرشاه به این شکل از واقعگرایی به دور است ولی فاورو به شیوه خود مخاطبان واقعگرا را نیز قانع کرده است.
شیرشاه از نظر منتقدان
ای. او. اسکات، منتقد فیلم مجله نیویورک تایمز اظهار داشته اگر فیلمها فقط بر اساس تکنیک به کار رفته در آنها مورد قضاوت قرار میگرفتند ؛ شیرشاه به طور قطع یکی از بهترین فیلمها میشد.
هرچند فیلم سینمایی شیرشاه توانسته نظر بسیاری از منتقدین را جلب کند؛ کماکان مشکلاتی با منتقدان متنفر از سینمای هالیوود دارد. درست همانطور که جف باک، تحلیلگر سینمایی میگوید:«منتقدین، باید هم از این فیلم خوششان نیاید. چون این فیلم حاوی تمام چیزهایی است که آنان درباره هالیوود بدشان میآید.»
محبوبیت شیرشاه در میان مخاطبان
در نظرسنجی که سایت روتن تومیتوز انجام داده؛ ۵۷ درصد فیلم شیرشاه ۲۰۱۹ را پسندیدند برخلاف انیمیشن اولیه که ۹۳ درصد آن را تماشایی خوانده بودند. به نظر میرسد نسخه اولیه طرفداران بیشتری نسبت به نسخه ۲۰۱۹ دارد.
تعداد مخاطبان علاقهمند به فیلم موزیکال نسبت به ژانرهای دیگر سینمایی کمتر است ولی به خاطر صداپیشگی بیانسه، طرفداران این خواننده به تماشای فیلم نشستند. اما نمیتوانیم موفقیت فیلم را تنها مدیون قدرت ستارههایش بدانیم. شیرشاه برای بسیاری از تماشاگران جذابیت دارد زیرا یادآور کارتون نوستالژیکی به همین نام است. از جوایزی که نصیب فیلم شیرشاه شده میتوان به جایزه جشنواره گلدن تریلر آواردز اشاره کرد.
داستان فیلمسینمایی شیرشاه، تلفیقی از چند اثر هنری است ولی بیش از همه برگرفته از داستانّ نمایشنامههای ویلیام شکسپیر و داستان هملت است.
موسیقی فیلمسینمایی لیون کینگ، همانند نسخه اولیه آن که در سال ۱۹۹۴ ساخته شده، برعهده هانس زیمر، بوده است. زیمر را با موزیکهای متن حماسیاش میشناسیم و شیرشاه یک اثر موزیکال حماسی است.
برای تماشا و دانلود فیلم سینمایی جدید دوبله/ زیرنویس میتوانید به «گپ فیلم: مرجع دانلود فیلم و سریال» سر بزنید.
انتهای رپرتاژ آگهی
منبع: ایسنا
کلیدواژه: گپ فیلم انيميشن شیرشاه فیلم شیرشاه فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۴۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پلورالیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - پلورالیسم در مفهوم متعارف، نظریهای جامعهشناختی-سیاسی است که بر پراگندگی قدرت در میان شماری از مجموعهها یا گروههای رقیب تاکید دارد.
پیش از این دربارۀ پلورالیسم و دولت پلورالیستی توضیح دادهایم. اینکه پلورالیسم یا کثرتگرایی چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد، موضوع این نوشته است.
مختصرا باید گفت پلورالیسم در حوزۀ سیاست بینالملل، نفوذپذیری دولت را برجسته میکند. چشمانداز پلورالیستی در سیاست بینالملل، بویژه در ایالات متحدۀ آمریکا، در دهههای 1960 و 1970 ظهور یافت و بر شالودۀ ارزشهای لیبرالیستی استوار بود.
جان برتن، پلورالیست انگلیسی، با استفاده از تشبیه میز بیلیارد، محدودیتهای رویکرد دولتمحور به سیاست بینالملل را روشن کرد. بر اساس این تشبیه، رئالیسم به دولتها به مثابه توپهای بیلیارد، یعنی واحدهایی نفوذناپذیر و مستقل، مینگرد که از راه فشار بیرونی بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
از این رو رئالیسم در سیاست بینالملل چنین میپندارد که دولتهای دارای حاکمیت، که در نظام پرهرجومرج بینالمللی تعامل دارند، مانند مجموعۀ توپهای بیلیارد روی میز، این طرف و آن طرف برده میشوند و به هم میخورند.
به عقیدۀ پلورالیستها، این تشبیه از این حیث گمراهکننده است که حد نفوذ روزافزون بازیگران بینالمللی، مانند شرکتهای چندملیتی و سازمانهای غیرحکومتی را نادیده میگیرد و نیز نمیتواند وابستگی دولتها، بویژه در مسائل اقتصادی را تشخیص دهد.
بنابراین، چشمانداز پلورالیستی الگویی از ترکیب بازیگران ارائه میدهد که ضمن توجه به حکومتهای ملی، تاکید میکند که طیف گستردهتر صاحبان منافع و گروهها، سیاست بینالمللی را تعیین میکنند.
در تحلیل نهایی، از این دیدگاه، تاکید بر حاکمیت بیرونی، که از نظر رئالیسم محوری است، باید جای خود را به مفهوم میانهروتر خودمختاری بدهد.
توضیح اینکه، حاکمیت درونی یا داخلی در اشاره به توانایی دولت در ملزم کردن همۀ شهروندان، گروهها و نهادهای درون مرزهای سرزمینی به کار میرود ولی حاکمیت بیرونی یا خارجی به جایگاه دولت در نظم بینالمللی و توانمندی عمل آن به صورت واحدی مستقل و خودمختار مربوط است. حاکمیت درونی/داخلی و حاکمیت بیرونی/خارجی، در واقع نامهای دیگری برای "اقتدار" و "استقلال" هستند.
به هر حال در پلورالیسم، تاکید بر حاکمیت بیرونی جای خودش را به مفهوم ملایمتر "خودمختاری" میدهد. یعنی استقلال دولتها در عرصۀ بینالمللی نسبتا کمرنگ میشود ولی کاملا از بین نمیرود.
تعدیل مفهوم حاکمیت بیرونی، این امکان را بوجود میآورد که مجموعههایی مانند شرکت کوکاکولا یا شرکت اپل دقیقا همانند دولتهایی چون دولتهای آلمان و کرۀ جنوبی و برزیل، بازیگرانی بینالمللی تلقی شوند.
در واقع با توجه به تاکید پلورالیسم بر پراکندگی قدرت، همۀ بازیگران حکومتی و غیرحکومتی، در چارچوب کنترلها ومحدودیتهایی قرار دارند و حرکت مستقل نمیتوانند داشته باشند. و این به این معناست که مفهوم "استقلال" در ذیل درک پلورالیستی از سیاست بینالملل، به نحوی متفاوت یا رقیق فهمیده میشود.
یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بینالملل آن است که این رویکرد معرف دور شدن از "سیاست قدرت" و "بزرگنمایی ملی" است. البته این تحول چندان هم منعکسکنندۀ ایمان ایدهآلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیشتر حاکی از درک این نکته است که وقتی قدرت به گستردگی توزیع شده باشد، رقابت نتیجۀ عکس میدهد.
در نتیجه، پلورالیستها میخواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی، که شاید در اروپا از همه جا آشکارتر است، اجتنابناپذیر است.
در جهان کنونی، راستگرایان افراطی در آمریکا و اروپا به شدت با درک پلورالیستی از سیاست بینالملل مخالفاند. به همین دلیل افرادی نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و مارین لوپن در فرانسه و نیز ولادیمیر پوتین در روسیه، هر کدام به نحوی در پی "بزرگنمایی ملی" هستند و از "سیاست قدرت" دفاع میکنند.
نفی "همکاری و یکپارچگی" در گرایش ترامپ به خروج آمریکا از ناتو و تاکیدش بر شعار "اول آمریکا" به خوبی مشهود است. حملۀ روسیه به اوکراین نیز به خوبی اعتقاد پوتین به "سیاست قدرت" را نشان میدهد.
راستگرایان افراطیای چون مارین لوپن و دیگران در سایر کشورهای اروپایی نیز، با ناسیونالیسم پررنگی که دارند، آشکارا مخالف روند جهانیِ وابستگیِ فزایندۀ کشورها و بازیگران بینالمللی به یکدیگرند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری